نتایج جستجوی عبارت «محمدرضا فخاری دبستان فرهنگ اسلامی مدرسه شهید دکتر مفتح دبیرستان شهید بهشتی سومار ۱۳۴۴/۲/۱ ۱۳۶۴/۵/۲۰ ۱۳۶۵/۵/۲۷ لشکر ۸۸ زرهی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید فرید بهنام
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
فرید همزمان با تولد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۲، در شهرستان لار، میان خانواده‌ای متدین دیده به جهان گشود. پدرش از کارمندان شرکت پست ایران بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان کوکساد روستای خنج لار گذراند و وارد مدرسه راهنمایی اقلید شد. پس از گذراندن دوران راهنمایی به دبیرستان امام خمینی نی‌ریز رفت و موفق به کسب مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) در همان دبیرستان شد. ۱۳۶۳/۸/۱۵ لباس مقدس سربازی را پوشید و تمام دوران خدمت را به...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید علی جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهرستان نی‌ریز،‌ فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفت‌سالگی به دبستان حاج قطبی نی‌ریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین (حسن) فیض‌آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نی‌ریز، کامل شد. آن‌ها با دیدن گل‌رخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دل‌نشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانواده‌ای که علاقه‌مند به اسلام و دوستدار اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاه‌که در مقابل قاب عکس روی طاقچه می‌ایستم و چهره زیبای ترا به تماشا می‌نشینم، ناگهان ترنم صدای دل‌نشین تو در گوشم می‌پیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند می‌دهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر می‌زنم و دلم آرام می‌گیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
سخنان شهید سرافراز در صبحگاه تاریخ 20/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود‌. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند‌‌، از سخنان دلنشین و‌ الهی او مرتبا" می‌گویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او می‌پیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن می‌گفت. از رشادتهای امام حسین‌(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد می‌کرد‌. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دل‌انگیز وجود علی‌اکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغ‌های نی‌ریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نی‌ریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) نی‌ریز گذرانید...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمدرضا خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمدرضا خازن »
فراموش نکنیم که آسایش و آرامشی که امروز نصیب ما شده است، مرهون استقامت و فداکاری سرو قامتانی است که در مقابل ظلم و ستم خم نگشتند و... سال 1335 در شهرستان نی‌ریز در میان خانواده‌ای متدین، کودکی چشم به جهان گشود که نام زیبای محمدرضا را برای او برگزیدند. با گذر زمان، بازیهای کودکانه را کنار گذاشت و به شوق فراگرفتن علم، کیف بدست گرفته و بسمت مدرسه راهی شد. دوره ابتدایی را سپری و متوسطه را در...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم هم‌اکنون که این وصیت‌نامه را می‌نویسم، در میدان جنگ، در زیر آتش جنایتکاران بعثی می‌باشم. امیدوارم که خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم برای اسلام خدمت کنم. باری، دشمنان خدا کسانی هستند که هیچ‌چیز را نمی‌بینند. آیه شریفه می‌فرماید: و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لایبصرون. ۱ در پیش روی ایشان حجابی و از پشت سرشان حجابی قراردادیم و چشم‌های ایشان را پوشاندیم، درنتیجه راه صواب را نمی‌بینند. سلام...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشق‌بازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی،‌ باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود،‌ هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانواده‌ای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانه‌ای که همسایه مسجد بود و هم‌جواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...